کد مطلب:37110
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
چرا علي ( عليه السلام ) كه جانشين و خليفه ي رسول خدا ( ص ) بود ، هنگامي كه مقامش را غصب كردند ، سكوت كرد ؟
علي ( عليه السلام ) خلافت را از روي جاه طلبي و علاقه ي به رياست نمي خواست . او خلافت را براي مصالح عالي اسلام و مسلمانان مي خواست . او مي خواست زمام امور را به دست بگيرد ، تا مردم را در راه صحيح هدايت و تكامل رهبري كند .
هنگامي كه توطئه گران با دسيسه ها و زد و بندها ، ابوبكر را به خلافت نصب كردند و بدين وسيله حق مسلّم امير مؤمنان ( عليه السلام ) را غصب نمودند ، دو راه در مقابل آن حضرت وجود داشت :
يكي آنكه قيام مسلحانه كند و با زور و قدرت حق خويش را بگيرد . ديگر آنكه از راه استدلال حق خويش را اثبات نمايد .
امّا پيمودن راه اول براي آن حضرت ممكن نبود؛ زيرا اوّلاً ، آن حضرت بر حسب جريان طبيعي و عادّي امور نيروي كافي براي دست زدن به چنين اقدامي نداشتند . ثانياً ، بر پا كردن چنين جنگي در آن موقع حساس دور از احتياط بود؛ زيرا بعد از رحلت رسول خدا ( ص ) دشمنان اسلام از هر سو چشم طمع به مسلمانان دوخته بودند . از سوي ديگر بعضي به ادعاي پيامبري برخاسته و گروهي را به دور خود جمع كرده بودند . در چنين شرايطي اگر مسلمانان مي خواستند به چنگ داخلي بپردازند ، موجوديّت اسلام به نحو جدّي در معرض خطر قرار مي گرفت . بديهي است آن حضرت هيچگاه حاضر نبود اقدام به گرفتن حق خود كند ، هر چند كه به زيان اسلام و به قيمت از هم پاشيدگي بنيان جامعه ي اسلامي تمام شود؛ بنابراين تنها راه دوم ، يعني احتجاج و استدلال باقي مي ماند از اين رو آن حضرت در موقعيّتهاي مختلف با آنها احتجاج مي كردند و براي حقانيّت خويش استدلال و برهان مي آورند ، كه در كتابهاي تاريخ ضبط شده است .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.